گوشه دنج

اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا...

گوشه دنج

اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا...

گوشه دنج

هرچه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم که نبشتن اش بهتر است یا نانبشتن اش. حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم که این را که می نویسم راه سعادت است که می روم یا راه شقاوت؟ و حقا که نمی دانم که این نبشتنم طاعت است یا معصیت؟ کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاص یافتمی!.....
عین القضات همدانی/525-492
+ اگر خواندید و حس کردید ثانیه هایتان را هدر داده اید، نگارنده از همین تریبون حلالیت می طلبد.
++اینجا حرف هایی را می نویسم که فکرکرده ام گفتنش بهتر از نگفتنش باشد.پس اینجا "من" را نمی خوانید.چون ممکن است من یعنی ف.قاف مصداق اتم و اکمل "لم تقولون ما لاتفعلون" باشم.

چه خوب است آدم یک فالگیر مخصوص داشته باشد. که شاعر هم باشد. یا حداقل شعردوست. که وقتی فنجان قهوه را زمین می گذارد، برایت بخواند که :

بگذشت یــار از من و از پی نـرفتمش
آری نمی‌توان ز پی عمر ِ رفته، رفت...


ف.قاف

نظرات  (۳)

۱۸ تیر ۹۴ ، ۱۸:۵۷ اقای روانی
اخ
پاسخ:
:)
۲۷ تیر ۹۴ ، ۲۳:۵۵ مصطفی موسوی
شعر خوشگل و خاطره ی خوشگل تریه :)
پاسخ:
ممنون ... لازم به ذکر است شعر مال میرزا ابوالقاسم شیرازی است خخخخ
:(
پاسخ:
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">