فردا تولد دختردایی جان است. خودش بصورت رسمی اعلام کرده که حضار از آوردن کادوی رسمی خودداری نموده و خلاقیت خود را در انتخاب هدیه های بیخود و بامزه نشان بدهند. ملت همیشه در صحنه ی خاندان قاف هم در بروز خلاقیت حسابی استعدادهای نهفته خود را شکوفا کردند و پیشنهادهایی داشتند که اگر عملی شود احتمالا موجبات کرکر بسیاری را فراهم کند. مامان من و انار تصمیم گرفته یک بسته زیره را در کادو بپیچد و با خود ببرد. دو تا گربه سرامیکی که از نظر ظاهر هنری در حد زیر صفر قرار دارند از قرن بوق توی یکی از کابینتهای ما جا خوش کرده اند و از آنجا که مامان من علاقه عجیبی به نگهداری اشیا عتیقه دارد تلاشهای من و انار برای دور ریختنشان تا امروز بی نتیجه مانده بود. این دو گربه احتمالا هدایای پیشنهادی من و انار باشند. البته من پیشنهاد خرید یک کتاب با محتوای " روشهای نفوذ در دل همسر" را دادم که از از آنجا که تنها کتابفروشی در مسیر ما کافه کتاب است و کافه کتاب سرش برود کتاب های این مدلی را توی مغازه اش راه نمی دهد، این پیشنهاد فعلا عملی نیست.
خواهرم احتمالا یکی از لباسهای قدیمی خودش را بیاورد و بعید نیست اگر دخترعمویم یک قوطی خالی کرم پودر را کادوپیچ کند یا دخترعمه هایم یک ورقه قرص استامینوفن را. با این وجود دور از انتظار نیست که کیکی که قرار است دختردایی بزرگم بپزد مزه شربت سرماخوردگی یا جوراب بدهد.
یاد آنه شرلی و کیک آلبالویش بخیر :)
یادم باشه سال بعد تولدم همچین پیشنهادی بدم به دوستام :D