گوشه دنج

اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا...

گوشه دنج

اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا...

گوشه دنج

هرچه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم که نبشتن اش بهتر است یا نانبشتن اش. حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم که این را که می نویسم راه سعادت است که می روم یا راه شقاوت؟ و حقا که نمی دانم که این نبشتنم طاعت است یا معصیت؟ کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاص یافتمی!.....
عین القضات همدانی/525-492
+ اگر خواندید و حس کردید ثانیه هایتان را هدر داده اید، نگارنده از همین تریبون حلالیت می طلبد.
++اینجا حرف هایی را می نویسم که فکرکرده ام گفتنش بهتر از نگفتنش باشد.پس اینجا "من" را نمی خوانید.چون ممکن است من یعنی ف.قاف مصداق اتم و اکمل "لم تقولون ما لاتفعلون" باشم.

نوشتن از حال، اول یک حال خوب میخواهد و بعدش وقت و بعدترش دست بر قلم و آخر همه اینها کسی را که بخاطرش بنویسی و او بخواند. که بخاطرش بروی توی جمله بندی هایت دقیق شوی و جوری بنویسی که او دوست تر داشته باشد. که بدانی ته ته نوشته ات یک لبخند عمیق نشانده روی لبش و تو همه این ها را نوشته باشی که همین یک لبخند را ببینی.
اینها اگر نباشد، نوشتن تلخ است و انگار کسی تفنگ گرفته باشد بالای سرت که "بنویس" و این آدم را از آنچه نوشته بیزار میکند. و وای به حال نویسنده ای که از نوشته خودش بیزار باشد.

می دانم که نوشته هایم طعم ندارد. نه تلخ و نه شیرین.

+ اسرار غمش گفتم در سینه نگه دارم 
رسوای جهانم کرد این رنگ پریدن ها...
ف.قاف

نظرات  (۳)

ما که نوشته های شما رو دوست میداریم بانو:)
پاسخ:
ما هم نوشته های شما رو ایضا :*
با این حساب این روزها از نوشته هایم بیزارم و فقط به اجبار مینویسم :|
پاسخ:
ولی به نوشتنت ادامه بده و رهاش نکن! 
:)
0_o
پاسخ:
D-:

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">