گوشه دنج

اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا...

گوشه دنج

اللهم لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا...

گوشه دنج

هرچه می نویسم پنداری دلم خوش نیست و بیشتر آنچه در این روزها نبشتم همه آن است که یقین ندانم که نبشتن اش بهتر است یا نانبشتن اش. حقا و به حرمت دوستی که نمی دانم که این را که می نویسم راه سعادت است که می روم یا راه شقاوت؟ و حقا که نمی دانم که این نبشتنم طاعت است یا معصیت؟ کاشکی یکبارگی نادان شدمی تا از خود خلاص یافتمی!.....
عین القضات همدانی/525-492
+ اگر خواندید و حس کردید ثانیه هایتان را هدر داده اید، نگارنده از همین تریبون حلالیت می طلبد.
++اینجا حرف هایی را می نویسم که فکرکرده ام گفتنش بهتر از نگفتنش باشد.پس اینجا "من" را نمی خوانید.چون ممکن است من یعنی ف.قاف مصداق اتم و اکمل "لم تقولون ما لاتفعلون" باشم.

با ملیحه رفتیم کتابخانه فرهنگی خوابگاه و تا پاسی از شب(البته در خوابگاه این ساعت یعنی تازه سر شب) مشغول جمع و جور کردن قفسه ها و دورریختن کتاب های بیخود و مرتب کردن کتابهای باخود شدیم. حول و حوش سه چهار کارتون کتاب قدیمی دور ریخته شد و باز هم چیزی که باقی ماند برای پر کردن تمام قفسه های کتابخانه کوچک خوابگاه کافی بود. یک قفسه را اختصاص دادیم به کتابهای عمومی که از ترم بالایی ها به ارث رسیده بود، یک طبقه را به کتابهای تخصصی که غالبا جزوه های پارسیان و کتابهای گایدلاین بودند، یک طبقه کتابهای داستانی، یک طبقه کتابهای مذهبی(و چه کتابهای خوب و مفیدی) و...

این شب زنده داری فرخنده به یک نتیجه گیری مهم انجامید و آن این بود که کتابخانه فرهنگی خوابگاه با وجود ظاهر نه چندان فرهنگی و فضای نه چندان بزرگش، چه کتابهای خوب و ارزشمندی را در خودش جا داده و چقدر کتاب هست برای کسی که بخواهد بخواند!

مثلا خود من یک مجموعه فوق العاده از کتابهای شهید مطهری را پیدا کردم، یا سری بی نظیری از کتاب های استاد صفایی حائری را، و مجموعه ای از کتابهای نیمه پنهان را، و از همه مهم تر "کتاب آه" عزیز را که از مدت ها پیش در فکر خواندنش بودم و چه بهتر که حالا، یعنی همزمان با شروع ایام عزاداری سیدالشهدا(ع) کتابهای دیگرم را کنار بگذارم و بنشینم سر خواندنش...

+ گَهی نالَم، گَهی گریَم، گَهی سوزَم، گَهی میرَم

زمانـــه بی تـــــو اَم گر زنــده دارد، اینــچنیــن دارد!

ف.قاف

نظرات  (۷)

دلم کتاب خواست ...
پاسخ:
تعارف نکن! با پست بفرستم؟! :)
مسئولیتت پایدار و مسئولیت پذیریت پایدارتر
پاسخ:
فدای شما :)
خوندن کتاب آه خیلی سخته!!!
پاسخ:
انشالله که از پسش بربیام...
به خدا حق داری..

پ.ن: جواب شعر
پاسخ:
آخ.... :(
:)
۱۷ مهر ۹۴ ، ۲۰:۳۲ رها مشق سکوت
چه مسئولیت خوبی، هر چیزی که به کتاب ربط پیدا کنه از انجامش دادنش لذت می برم
پاسخ:
آره منم همین طور... گشتن بین کتابها خودش یه لذت بزرگه :)
۱۸ مهر ۹۴ ، ۱۲:۵۲ مصطفی موسوی
این کتابای عمومی به ارث رسیده از ترم بالایی ها خیلی خوبه !
پاسخ:
تخصصی ها از اونم بهتره :-)
چقدر عالی :-)
پاسخ:
^__^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">